برای زادگاهم گتونددرخوزستان

گشادی کفش امیرالمومنین برای ابن ملجم

ب – ابن ملجم خیال می کرد روش خاموش کردن شمع ودرتاریکی باطلحه وزبیرصحبت کردن

 ومشت رابستن وبه آنها چیزی ندادن امیرالمومنین علیه السلام غلط است. باید چون معاویه

مشت راگشود، به این وآن حاتم بخشی کردوبه هریک امتیازی دادتادهان همه بسته شود.

وهریک رابه گونه ای آلوده نمایدتاکسی جرات نکند سخن از حق بگویدوهرکاری کرد کسی به

اونگویدبالای چشمت ابروست! همه شریک جرم شوند. نفس هاراببرد . هرکس جیک بزند

مانند ابوذرومیثم و...بااورفتارنماید.

 نه ابن ملجم، کفش امیرالمومنین خیلی برای توگشاداست. دست وبازویت بشکند.






خیال ابن ملجم درکشورداری امیرالمومنین

2- ابن ملجم چه خیال می کرد؟

الف – خیال می کردازامیرالمومنین علیه السلام بهتر کشورداری رابلداست. جای اورامی

گیردودوست ودشمن رانجات می دهد!

اوودوهمدستش خیال کردندجامعه باید روی آرامش داشته باشد. این حضرت امیرومعاویه

وعمروعاص هستندکه نمی گذارندآب خوش ازگلوی مردم پایین برود. پس این سه بایدازسر

 راه برداشته شوند تامردم نفس راحتی بکشندوبرای همیشه ازجنگ خلاص شوند!

خاک برسرتان بااین اندیشه تان. نتیجۀ فکرپلیدتان چه بود؟ این شدکه زمینه برای حاکمیت

گستردۀ معاویه فراهم شد. اوهم یزید رابرسرکارآوردکه کردآنچه راکه نبایدمی کرد. حتی

باناموس خودش نزدیکی می کرد.سه روز مدینه رابرلشکرش مباح کردوخون بی گناهان

 راریختندوبه نوامیس تجاوزکردندو...






آخرین لحظات امیرالمومنین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

 بریده باددست ابن ملجم پلید.

2روزاست که مولایمان ازشدت درد به خودمی پیچد.رنگ مبارک صورتش ازدستمال زردی که

 به پیشانی اش بسته اندزردتراست.به هوش می آید، وصیتی می کندودوباره ازهوش می

رود. شیران بنی هاشم! نه شیران تاریخ!دوربستراوراگرفته اند.آقاباهریک سخنی دارد. دست

آقاامام حسین علیه السلام رادردست عباس می گذارد.به آقایان امام حسن وامام حسین

علیهما السلام می فرماید:

کوناللظالم خصماوللمظلوم عونا.

دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید.

 درچنین لحظاتی، درسحرگاه 21رمضان، بشریت ازداشتن چنین مهربانی محروم  می شود.

نفرین خدابردشمنانش باد.






گزارش تخلف
بعدی